ღ♥ღدلخوشی ها کم نیست ღ♥ღ

بدون عنوان

1391/7/19 8:16
نویسنده : یه مادر
302 بازدید
اشتراک گذاری

یه شب سخت

سرفه های بی امان پسری ، باد و طوفان و حتی نبودن همسایه هام که دلم رو به حضورشون

گرم کنم.

هر چی دارو بود به خوردش دادم ، کدو پختم و گرم بهش دادم ، مدام آب گرم و عسل ، بخور اکالیپتوس

و منتول و...........................

خیلی بده پاره تن آدم مشکلی داشته باشه و توی اون لحظه هیچ کاری از پدر و مادر بر نیاد........

پسری از 8 شب که رفت توی رختخوابش تا 4-5 صبح سرفه کرد ، جیغ کشید کابوس دید و گریه

کرد....................

تا صبح دعا کردم براش و گفتم خدایا ناشکری نمیکنم ، این فقط آلرژیه که بزرگتر بشه حتما کمتر میشه

مگه نه خدا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چند روز پیش وقتی ماجرای یه دختر کوچولو رو خوندم که بعد از واکسن 18 ماهگی تشنج کرده و الان

پدر و مادرش در آرزوی شنیدن صدای خنده اش هستن وقتی مامانش میگه توی حموم دارم میشورمش

یهو تشنج میکنه و گردنش میوفته همسرم رو صدا میزنم و با عجله داروهاش رو به خوردش میدیم

و این طفل معصوم مدام از داروهایی که میخوره خواب آلود و آروم و بیصداست.............

خدایا راضی ام به رضای تو

امروز پسرم رو نبردم مدرسه خودم هم کلاس نخواهم رفت باید پسرم رو تقویتش کنم مثل

تمام این روزهایی که گذشت....................

خدایا توکل بر تو

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

ملی مامان میکاییل
19 مهر 91 19:33
الهی عزیزم می دونم چقدر سخته
جز دعا کاری ازم برنمیاد
الینا با واکسن 4 ماهگی اینجوری شد نمیدونی دلم براش کبابه من از وقتی مامانش حامله بود می شناختمش واسه همین با ناراحتیشون خیلی زجر می کشم
خدایا تو کل به تو

مامان گیسوجون
20 مهر 91 1:07
عزیزمممممممم فدات بشم ان شاا... که زودتر خوب بشه خیلی سخته الان ده روزه با مریضی گیسو درگیرم می فهممت
مامان نفس طلایی
24 مهر 91 18:19
عزیزم انشالله زود خوب میشه نگران نباش ... سرفه بچه ها خیلی شایع است ...