ღ♥ღدلخوشی ها کم نیست ღ♥ღ

اولین نمره اومد اصلا خوب نبود ، مایه خجالت........ از اونجایی که من این ترم خیلی غیبت داشتم و هفته ی قبل امتحان جزوه ها رو تهیه کردم باید شب امتحان حسابی میخوندم که نشد ، اون شب رو من فقط واسه خودم اشک و آه و دعا داشتم ، به خاطر چشم محمدرضا که میترسیدم اون سفیدی و لکه های روی قرنیه چیز خطرناکی باشه ، روز امتحان هم که همه ش استرس................ حیف شد ، دلم میخواست با معدل 18 فارغ التحصیل بشم که نمیشه . این ترم درس ها سخت بود و کار من نبود که به تنهایی با یه جزوه از همه چی سر در بیارم. حالا بقیه رو خدا کنه اینقدر کم نشم . البته استاد هم یه کم کم لطفی کرده ، حالا سپرده ام بهش بگن یه نگاه دوباره ای به برگه ما بندازه ...

بالاخره این امتحان رو هم پشت سر گذاشتم ، دیشب همه اش میگفتم کی میشه فردا عصر بشه و امتحانم داده باشم ، واقعا عمر آدمی مثل برق و باد میگذره.......... حالا مونده پنج شنبه "آشنایی با معماری جهان" به لطف خانم دکتر درس " تنظیم خانواده" باید بمونه تا همه نمره هام بیاد بعد امتحان بدم که احتمالا آخر تیرماه میشه ، لا اقل اگه یه درس تخصصی بود یه چیزی ، مایه آبروریزی باید برم توی آموزش جلو بقیه بگم چی ؟؟ اومدم درس یه واحدی تنظیم خانواده امتحان بدم!!!!! شب جمعه عروسی سحر خواهر رویاست و من هم چون خانم بزرگ تشریف دارم دعوتم . برای 13 تیر یه پروژه دارم که همسر گلم بیشتر کارهاشو برام انجام داده و حالا باید من تکمیلش ...

امروز یه امتحان خیلی سخت دارم "متره و برآورد" سختیش برای اینه که من کلاسهاشو نبودم و چیزی هم نبود که بتونم از روی جزوه بچه ها به تنهایی سر در بیارم . برای اولین بار دارم میرم که فقط قبول بشم خیلی بد میشه ، معدلم پایین میاد.................... خدا کنه از جاهایی که من خوندم بیشتر بیاد............................

تولد نفسم ، همه زندگیم ، پسر نازنینمه خدایا شکرت به خاطر این هدیه بزرگی که به من و علی عزیزم دادی. (توی وبلاگ پسرم یک پست طولانی گذاشتم و الان خسته ام) www.shazdekoochooloo.niniweblog.com                                    شازده کوچولو، فرمانروای قلب من   تولدت مبارک ...