بدون عنوان
این روزها حسابی سرگرم تدارکات مراسم عقد الهامم .
فردا همسر عزیزم میاد و من بی نهایت خوشحالم
الان از خستگی چشمام به زحمت باز مونده . بعد از ظهری خانواده ی وحید خرید عروس
رو آورده بودن و ما هم خریدهای داماد رو همونجا نشون دادیم و فعلا کاری نداریم
تا چهارشنبه که خنچه عقد رو بچینیم .
دیروز رفتم آرایشگاه برای اپیلاسیون دست و صورتم ، تا حالا پیش این خانوم برا اپیلاسیون
نرفته بودم ، بی انصاف بلایی به سرم آورد که نگو..................
دستهام به شکل خیلی بدی تکه تکه قرمز و کبود شده ، خیلی دستم زشت شده ، روی گونه ام هم
یه لکه بزرگ انداخته ، پوستم کاملا ساییده شده و حالت زخمی که در حال ترمیمه داره ، جواب همسری
رو چی بدم ، شاکی میشه که چرا این بلا رو سر خودم آوردم ، خدا کنه تا 5 شنبه خوب بشه وگرنه
مجبور میشم لباس دیگه ای غیر پیراهنم بپوشم.
خب دیگه برم بخوابم که فردا کله سحر بیدارشم و به کارهام برسم.
علی عزیزم مشتاقانه در انتظارت هستم