بدون عنوان
فردا صبح باید پسری رو ببرم دندونپزشکی
یعنی دوباره رانندگی...........
امروز همراه گل پسری رفتیم برای سفارش پروژه ام به شرکتی که باهاش آشنا شدم
همه ش تقصیر بچه های بی بخار کلاسمونه که وقتی استاد داشت پروژه میداد زبون نداشتن
بگن که این کارها رو اساتید محترم تا به این حد بهشون یاد ندادن و ما دو سال الکی پول توی
جیب دانشگاه ریختیم حالا چند روزه که همه به هم زنگ میزنن و فهمیدم که 90 % بچه ها بدتر
از من کارشون رو دادن یکی براشون انجام بده ، جالب تر اینکه یکی از استاد پرسیده که میشه
کارمون رو بدیم بیرون برامون پلات بزنن ، گفته اشکالی نداره ، بعد هم گفتن میشه بیرون بدیم
برامون راندو کنن باز هم گفته اشکالی نداره ، خب جناب آقای مهندس ، تو که میدونی ما نمیتونیم
چرا باعث شدی اینهمه پول بی زبون خرج بشه ، من که کارم حداقل 150 تا 200 برام آب میخوره
وای خدایا دیگه مغزم خسته شده ، زودتر از شر این دوتا پروژه و امتحان تنظیم خلاص بشم.......
هفته دیگه جشن عقد الهامه و من خیلی کار دارم در واقع آبجی (خواهر شوهر بزرگه ، مامان الهام)
خیلی برای کارهاش منو میخواد ، میگه وقتی هستی خیالم راحته ، استرس لباس الهام رو
داره که خودش داره میدوزه و هی میگه پس کی میای اینور لباسشو ببینی بیا ببین
چینش خوبه ، گلش خوبه ...................
الهام هم که قربونش برم داره پس میافته ، صبح تا شب فقط داره توی اینترنت سفره عقد و کیک
و دسته گل میبینه ، همه ش هم میگه زن دایییییییی کیکم زن داییییییی دسته گلم.....
نه اینکه محتاج من باشن ، ماشاالله آبجی از هر انگشتش هزاااااااار هنر میریزه ولی الان خیلی استرس
داره و نیاز داره که یکی کنارش باشه که بهش اعتماد داشته باشه و گفته که روی من
حساب میکنه و البته من هم با جون و دل حاضرم هر کاری براش بکنم ، خیلی بهش مدیونم
دوتا خواهر شوهرام جای خواهر نداشته ام رو حسابی برام پر کردن . آبجی توی بارداری اولم و
زمان تولد محمدرضا خیلی خیلی برام زحمت کشید ، بحث تلافی نیست ولی آدمها به وقتش
باید به درد هم بخورن و الان وقتشه که من وظیفه ام رو انجام بدم.
همسری نازنین ما هم که قرار بود شنبه بیاد ولی به لطف تشریف فرمایی آقاییون که قراره
شنبه برن اونجا و کلی جلسه و نشست خواهند داشت فعلا پروازش رو کنسل کرده خداکنه
حداقل دو روز مونده به مجلس الهام بیاد .
باید برم بخوابم که بتونم کله سحر بیدار بشم.
علی جونم یا به قول خودم آقاهه جونم دوستت دارم
محمدرضا ، جوجه کوچولوی من ، عاشقتم