کربلا

گریه ام می گیره وقتی می افتم یاد اون سلام اخر ...
پشت دری که اقایون ازش می رفتن تو ایستادم با همسرم سرم و خم کردم خستگی سفر بدجور جسمم رو از توان برده بود اما نه انگاراقا داشت به دلم رحم می کرد که بمونه ... سلام کردم و ......................
دلم جا موند درست پشت همون دری که سلام دادم درست همون جاااا.... نمی دونم چرا تصویرم از نجف تو ذهنم مبهمه ولی تصویر شب اخر ضریح اقا تصویر شب اخر ضریح حضرت عباس ... نمی ره از جلوی چشمام اون ور ...
نمی دونم ....
اللهم ارزقناااااااااااااااااااااااااااااااااا

---

دومین بار که کربلا روزی ام شد ، وداعش خیلی سخت تر بود برام ، اون شب از کنار ضریح نمیتونستم دل بکنم زائرا با تعجب بهم نگاه میکردن دلم همونجا موند.............
ان شالله همه آرزومندان قسمتشون بشه

سلام
اگه فضولی نباشه خواستم بپرسم تزئینات پاییزی خونه رو انجام دادی؟
اگه میشه عکسهاش رو بذار ببینیم

---

سلام عزیزم
خواهش میکنم
راستش یه کارهایی کردم ، دو هفته ست پسرم سخت مریض شده درگیر مراقبت از پسری هستم . در اولین فرصت چشم حتما عکس میزارم.

سلام عزیزممممممم ای جانم خوش به سعادتت وای یادم افتاددددددددددد اون روزها که اونجا بودین تو رو خدا ببین محمد رضا جونم چقدر کوچولو بوده باورم نمیشه گذر زمان رو الان برای خودش آقایی شده هزار ماشاا... دلم خیلی برای صدای نازت تنگ شده هزارتا بوسسسسسسسس

تو رو خدا اینجوری نگو محبت شما به ما ثابت شده است عشقم