آقا جان.................
سرم خاك كف پاي حسين است
دلم مجنون صحراي حسين است
بود پروندهام چون برگ گل پاك
در اين پرونده امضاي حسين است
بهشت ارزاني خوبان عالم
بهشت من تماشاي حسين است
به وقت مرگ چشمم را نبنديد
كه چشم من به سيماي حسين است
چراغ از بهر قبر من نياريد
چراغم روي زيباي حسين است
خوش آن صورت كه در فرداي محشر
بر آن نقش كف پاي حسين است
نترسانيدم از روز قيامت
قيامت قد و بالاي حسين است
سلام آقا جان
خیلی دلم براتون تنگ شده
آقا جان ، من امشب به علی حسودیم شد..................
آقا جان ، اون شبی که علی داشت ضریح پاکتون رو غبارروبی میکرد و من پشت در توی صحن
نشسته بودم (اجازه ورود به هیج وجه نمیدادن به خصوص به یک خانم) حسودیم شد
امشب علی و بچه هاشون دارن میان بین الحرمین ، میان که با دستهای خودشون خدمت
کنن و سنگهایی که قرار زیر پای زائرینتون باشه رو نصب کنن .
آقا جان توفیق زیارت دوباره تون رو نصیبمون کنین....................