ღ♥ღدلخوشی ها کم نیست ღ♥ღ

تا صبح راهی نیست...

1393/11/17 20:50
نویسنده : یه مادر
757 بازدید
اشتراک گذاری

کمتر از 13 ساعت مونده به تولد شازده ی دوم

امروز رفتم بیمارستان و کارهای پذیرشم انجام شد . ساعت 6 صبح باید بیمارستان باشم .

قراره بی حسی اسپاینال باشم البته اگه شجاع باشم وگرنه میرم برای بیهوشی.....

خدایا خودت هوای همه مامان ها و مسافراشون رو داشته باش

خدایا هوای محمدرضای من رو داشته باش

دلم پی محمدرضامه ، قراره فرداشب بابا و مامانم پیشش باشن..........

خیلی کار دارم برم انجامشون بدم...

التماس دعا مهربونا

پسندها (2)

نظرات (4)

نسرین
18 بهمن 93 0:08
منتظر عکس شازده کوچولو هستمممممم... تبریک می گم برای دوباره مادر بودنت.
نسرین
18 بهمن 93 0:10
عزیزم به خدا میسپارمت. منم تمام نگرانیم امید بود که تنهایی شب اول چه کار کنم ... اما خدا کمک می کنه نگران نباش وقتی مامان و بابات کنارش هستن. انشاالله که به خوشی پسرت رو در اغوش بگیری . من رو منتظر نذاری بیا خبرمون کن.
سمیرا
18 بهمن 93 22:11
سلام عزیزم خوبی؟کوچولو خوبه؟قدم نورسیدتون مبارکاسمشو چی گذاشتید؟
آیسان ، ترانه
23 بهمن 93 16:00
سلام دوست عزیز ... از وبلاگ زیبای شما دیدن کردم ، خسته نباشید ... خوشحال میشم به من هم سر بزنید ... منتظر حضور و نظرات مکتوب شما هستم ... سپاس ... من لینکتون کردم دوست داشتید منم لینک کنید