ღ♥ღدلخوشی ها کم نیست ღ♥ღ

بهار3

1393/2/6 12:06
نویسنده : یه مادر
376 بازدید
اشتراک گذاری

 شنبه شام مسعود و مهدی با خانوادشون خونه ی ما بودن .

ما 5 تا(من برادرام و خانم هاشون) خیلی دنبال طب سنتی و خواص گیاهان و تغذیه

درست هستیم که البته این بین من و مهدی فقط دنبالشیم و اعتراف میکنم تغذیه ی

خیلی بدی داریم و زیادی عشق مزه هستیم و غذاهای چرب و چیل زیادی می خوریم .

دست خودمون نیستا مثلا من یه وقتهایی اینقدر حالم بد میشه (مثل یه معتاد) که به قول

خودم کره ی خونم اومده پایین ، باید حتما یه قالب کره با کاسه عسل قاطی کنم و .........خجالت

الان خجالت کشیدم از این کارم حالا خداییش خیلی وقته در این حد نیستم و خودم رو

کنترل می کنم .

خلاصه اون شب شام کله پاچه و کتلت و مخلفات داشتیم و مسعود هم نون بربری گرفت و

جای همه دوستان خالی . این شام چرب و سنگین که صد البته بچه مثبتامون خیلی کم و

مفید خوردن و مهدی به قصد خودکشی ، باعث شد که سر بحث زندگی سالم و تغذیه خوب

و طب سنتی و ......باز بشه

هر دوتا زن داداش هم باردارن .

یه چیز جالب هم این بود که من و مسعود از سایت دکتر ک رد افشا ری نسخه گرفتیم و

کلا از طرف دارهای اون هستیم و کلی هم داشتیم در موردش حرف می زدیم که مامان تماس

گرفت که بزنید فلان شبکه دکترتون داره صحبت میکنه .

از اونجایی که باید برم دنبال پسری فرصت ندارم دیگه .

خلاصه من و مسعود یک رژیم 3 روزه ی سم زدایی رو شروع کردیم . رژیم شیر و عسل

یعنی 3 روز فقط همین و آب هم اجازه داریم که بخوریم . البته چون من کلیه ام مشکل داره

مصرف زیاد شیر ضرر داره برام و برنامه ی من شد سیب و عسل که یه جورایی از بین برنده ی

عفونت ها هست.

با این برنامه بنده از دیروز تا این لحظه  یکبار سیب دو ساعت بعد یک قاشق مرباخوری عسل

و همینطور با فاصله 2 ساعت میل کردم.باشد که رستگار شوم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

سمیرا
6 اردیبهشت 93 15:45
چه رژیم سختی خیلی اراده میخواد ولی خیلی خوبه یبار یکی از دوستام هم یک ماه رژیم سلامتی گرفت فقط سبزیجات خام میخورد تو یک ماه 5،6کیلو کم کرد ولی میگفت خیلی خوب بوده، ان شاا... همیشه سلامت باشی
یه مادر
پاسخ
خیلی سخت بود سمیرا جون 24 ساعت بیشتر دووم نیاوردم
مامان گیسو جون
8 اردیبهشت 93 1:03
عزیزممممممممم چه رژیمی من عمراً بتونم همچین رژیمی رو 3 ساعت بگیرم چه برسه 3 روز ماشاا... خوب اراده ای داری بزنم به تخته
یه مادر
پاسخ
میام برات میگم چه اراده ای داشتم