بدون عنوان
افسردگی میخواد بر من غالب بشه
کمکککککککککک
از بودن توی خونه حالم بد میشه ، از وقتی همسری رفته من حتی
خونه بابام هم نرفتم
دلم یه مهمونی میخواد که دغدغه و بدو بدوهای پذیرایی رو نداشته
باشه ، یه جمع گرم و صمیمی
دلم کوه میخواد ، دلم قدم زدن توی جنگل و لا به لای درختها رو
میخواد.........
خب از اونجایی که نمیتونم هیچ کدوم رو داشته باشم پس بی خیال
اینکه دلم چی میخواد
مگه مهمه
امروز پسری فاینال زبان داره ، ترم 2 هم تموم میشه شکر خدا ولی
خب من نمیتونم بگم آخ جون کارهام کمتر میشه ، چون ترم جدیدش
وسط امتحانای پایان ترمم شروع میشه.
حالا میون این همه کار شازده پسرم همراه 5 نفر دیگه انتخاب شدن
واسه جشنواره جابربن حیان
این فسقلی ها که نمیتونن تنهایی کاری انجام بدن ، دو تا گروه 3 تایی
شدیم خوشبختانه گروه ما هر سه مون مامان های فعالی هستیم
دیروز اولین جلسه رو داشتیم قراره تا شنبه موضوع رو انتخاب کرده و
اعلام کنیم . نحوه کار هم اینجوریه که (احتمالا خونه ما) یک جا قرار
بزاریم و همراه بچه ها تحقیقات و کارها رو انجام بدیم ، بچه هامون باید
به موضوع تسلط کامل داشته باشن تا زمان برگزاری جشنواره از
پروژشون دفاع کنن .
من هنوز به پروپوزال خودم فکر نکردم درگیر پروژه پسری شدم .
توکل بر خدا