ღ♥ღدلخوشی ها کم نیست ღ♥ღ

"یعنی میشه تموم بشه"

فردا اولین امتحانم رو دارم .(طراحی صنعتی) کلا 3 تا امتحان دارم تا 27 ام ، یه 2 واحد انقلاب میمونه که باید معرفی به استاد بگیرم و بعدش هم تحویل پایان نامه (شهریور یا مهر) و تمام.    
18 خرداد 1393

بدون عنوان

  عاشقانِ آقا ، عیدتون مبارک           یه دوست عزیز کار قشنگی رو شروع کردند ، حتما یه سری به وبلاگشون بزنید . توی این روزها حال و هوای این ختم قرآن ، حال زندگیمون رو عجیب خوب میکنه  "وقف شده"   ...
12 خرداد 1393

شکیبا باش

مولا علی علیه السلام فرمود: در برابر دنیایی که گرفتاری آن، مانند خواب های پریشان شب می گذرد شکیبا باش. (دوستی از وبلاگ کار خوب لطف کردن و این حدیث زیبا رو برام گذاشتن که خیلی مناسب این روزهای منه)   همسری اومده و این روزها تمام وقتش رو برای ما گذاشته می دونم که داره تلاش میکنه جبران دفعات گذشته بشه ، ممنونم از این همه لطف و مهربونیش هر دومون هم سعی میکنیم بیشتر بر خودمون مسلط باشیم و اجازه ندیم مسائل جانبی آرامش زندگیمون رو بگیره. پسری هم تمام لحظه هاش رو با پدرش میگذرونه ، کلاس های تابستونه ش رو ثبت نام کرده ، از دیروز هم میره استخر . هفته قبل من و پسری رفتیم بازار هفتگی و براش یک جفت جوجه اردک گر...
11 خرداد 1393

دختر کوچولو

ساعت 12 دیشب ماتینا کوچولوی ما به دنیا اومد . دختر عموم عکس نی نی مون رو برام فرستاد و روی ماهش رو دیدم. ولی هنوز عمه جونش فرصت نکرده بره برادرزاده ش رو از نزدیک ببینه . محمدرضا خیلی اصرار داره زودتر بریم پیششون ولی چون بعد از ظهر کلاس زبان داره و از طرفی هم رویا فردا مرخص میشه من هم گفتم فردا میریم که یه کم هم کمک مامان و رویا باشم . قراره بیاد خونه مامانم اینا بمونه . این هم گل دختر ما ...
13 ارديبهشت 1393

بهار3

 شنبه شام مسعود و مهدی با خانوادشون خونه ی ما بودن . ما 5 تا(من برادرام و خانم هاشون) خیلی دنبال طب سنتی و خواص گیاهان و تغذیه درست هستیم که البته این بین من و مهدی فقط دنبالشیم و اعتراف میکنم تغذیه ی خیلی بدی داریم و زیادی عشق مزه هستیم و غذاهای چرب و چیل زیادی می خوریم . دست خودمون نیستا مثلا من یه وقتهایی اینقدر حالم بد میشه (مثل یه معتاد) که به قول خودم کره ی خونم اومده پایین ، باید حتما یه قالب کره با کاسه عسل قاطی کنم و ......... الان خجالت کشیدم از این کارم حالا خداییش خیلی وقته در این حد نیستم و خودم رو کنترل می کنم . خلاصه اون شب شام کله پاچه و کتلت و مخلفات داشتیم و مسعود هم نون بربری گرفت و جای همه دوستان خ...
6 ارديبهشت 1393